شب یلدا
شب یلدا، طولانیترین شب سال ، شب زایش مهربانی است ، اجداد ما این شب را تا به صبح به جشن و پایکوبی به گرد آتش ، میپرداختند ، برخوانی الوان از میوههایی چون هندوانه، خربزه، انار، سیب، خرمالو و به مینشستند. این میوها هریک بار معنایی نمادین با خود دارد، هندوانه که قاچهای مدور میخورد چون خورشید، یادآور گرمای تابستان و فرونشاندن عطش است. انار صندوقچه دانههای مروارید ، سرخ که خود نماد تناسل نسل و زایش است و شب چرههایی که با شکستن آن شادی را با خود به همراه میآورد و دمی همه را از حرف زدن باز میدارد. پایان فصل خزان و فرارسیدن سرما و دگرگونی رنگ زمین از زردی خزان به...
نویسنده :
مامان یاسین
18:44
آخرپاییز....
پـائیز مــهری داشـت کـه بـــَر دل هـر خیـابان مـی نشست . . . خداحافظ پاییز......... ...
نویسنده :
مامان یاسین
23:22
عمو محمود....
[ یک سال گذشت....... جمعه سالگرد فوت عموی یاسین جون...خدارحمتش کنه... فاتحه بفرستید براش... گاهی به مردن فکر میکنم و اینکه چه اتفاقی میوفته ... وقتی کوچیک بودم مادر بزرگ افسانه ی جالبی درمورد مردن برام تعریف کرد : مادربزرگ میگفت: وقتی موعدش فرا میرسه ، حضرت عزراییل میاد تا جون آدم رو بگیره ولی آدمیزاد قبول نمیکنه ... از آدمیزاد میپرسن چرا جونت رو نمیدی ؟ میگه زن و بچه ام رو چیکار کنم و چه جوری اونها رو تنها بزارم ... جلوی چشمش صحنه ای به نمایش در میاد که جون زن و بچه اش و تمام بستگان و دوستانش رو میگیرند و انها میمیرند ... میگ...
نویسنده :
مامان یاسین
13:08
یاسین جونم اگه تو رو نداشتیم چیکار میکردیم...
خدایا همه بچه ها رو برای مامان باباها نگه دار و به اونایی که نی نی ندارن بده ...
نویسنده :
مامان یاسین
21:29
کاردستی یاسین
جشن غنچه ها
یاسین جونم روز اول پیش دبستانی...البته عکس پسرم تازه به دستمون رسیده ...
نویسنده :
مامان یاسین
13:27
یاسین در دانشگاه.....
یاسین جونم دیروز شنبه 8 آذر باهام اومد دانشگاه ...
نویسنده :
مامان یاسین
23:14
یاسین استقلالی
یکشنبه دوم آذر ماه.... . استقلا ل تیم مورد علاقه ی یاسینم تو داربی از پرسپولیس باخت ...
نویسنده :
مامان یاسین
23:12